پارت 6
ویو شوگا
احمقه یا نمیدونه من کیم بزار بهش نشون میدم
داشتم میرفتم سراغ وسایل شکنجه که گفت=من... گفتم.... فرش.. ته.... جنگ.... کجاست
چقدر رو مخه
با قدرتم یکی از بال هاشو بریدم
شوگا=اگه نتونی پرواز کنی فکر فرارم به سرت نمیزنه
_=من.... نم.. خوام.. فرار.. کنم... فقط... بهم.. بگو... فرشته.... جنگ... کجاست.....
لط.. فا... ول.. ش... کن
+=چرا او وقت
بالشو بریدم تا عمر داره نمیتونه تو بهش بره ولی بازم به فکر نجات دوستش
_=اون...
+=ببند دهنتو فرشته
ویو جیمین
داشت دیدم تار میشد باورم نمیشه بالم رو برید
درد داشتم ولی الان کوکی مهمه
با حرفش ساکت شدم که شروع کرد به بریدن اون یکی بالم صدای دادم بلند شد
که گفت.....
احمقه یا نمیدونه من کیم بزار بهش نشون میدم
داشتم میرفتم سراغ وسایل شکنجه که گفت=من... گفتم.... فرش.. ته.... جنگ.... کجاست
چقدر رو مخه
با قدرتم یکی از بال هاشو بریدم
شوگا=اگه نتونی پرواز کنی فکر فرارم به سرت نمیزنه
_=من.... نم.. خوام.. فرار.. کنم... فقط... بهم.. بگو... فرشته.... جنگ... کجاست.....
لط.. فا... ول.. ش... کن
+=چرا او وقت
بالشو بریدم تا عمر داره نمیتونه تو بهش بره ولی بازم به فکر نجات دوستش
_=اون...
+=ببند دهنتو فرشته
ویو جیمین
داشت دیدم تار میشد باورم نمیشه بالم رو برید
درد داشتم ولی الان کوکی مهمه
با حرفش ساکت شدم که شروع کرد به بریدن اون یکی بالم صدای دادم بلند شد
که گفت.....
- ۵۲۲
- ۱۸ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط